توضیحات محصول:

نویسنده :سوزان دیوید

مترجم :سوما فتحی

نشر : میلکان

انعطاف پذیری هیجانی 

کتاب « انعطاف پذیری هیجانی »نوشته‌ی سوزان دیوید  و ترجمه‌ی سوما فتحی، اثری است که به بررسی اهمیت مدیریت احساسات و هیجانات در زندگی می‌پردازد. این کتاب توسط نشر میلکان منتشر شده و به خوانندگان کمک می‌کند تا با پذیرش و درک هیجانات خود، زندگی معنادارتر و موفق‌تری داشته باشند.

 

درباره ی کتاب انعطاف پذیری هیجانی
سوزان دیوید، روانشناس برجسته، در این کتاب به مفهوم «انعطاف‌پذیری هیجانی » می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که چگونه می‌توانیم به جای سرکوب یا نادیده گرفتن احساسات، آن‌ها را بپذیریم و از آن‌ها به عنوان ابزاری برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم. این کتاب بر پایه‌ی تحقیقات علمی و تجربیات واقعی نوشته شده و به ما یاد می‌دهد که چگونه در مواجهه با چالش‌ها و سختی‌های زندگی، به جای واکنش‌های منفی، پاسخ‌های سازنده و آگاهانه داشته باشیم.

کتاب به چهار اصل کلیدی برای دستیابی به انعطاف‌پذیری هیجانی اشاره می‌کند:

پذیرش احساسات : به جای سرکوب یا قضاوت احساسات، باید آن‌ها را بپذیریم و درک کنیم که هر احساسی (حتی منفی) بخشی از تجربه انسانی است.
شناسایی ارزش‌ها: دیوید تأکید می‌کند که برای داشتن زندگی معنادار، باید ارزش‌های اصلی خود را بشناسیم و تصمیماتمان را بر اساس آن‌ها بگیریم.
اقدام آگاهانه: به جای واکنش‌های خودکار و احساسی، باید با آگاهی و هدفمندی عمل کنیم.
انعطاف‌پذیری در برابر تغییر: زندگی پر از تغییرات و چالش‌هاست. انعطاف‌پذیری هیجانی به ما کمک می‌کند تا با این تغییرات سازگار شویم و از آن‌ها برای رشد استفاده کنیم.

کتاب به ما یادآوری می‌کند که احساسات منفی نه‌تنها دشمن ما نیستند، بلکه می‌توانند راهنمایی برای شناخت بهتر خودمان باشند. با پذیرش و مدیریت هیجانات، می‌توانیم به زندگی‌ای معنادارتر، شادتر و موفق‌تر دست پیدا کنیم.

مطالعه ی این کتاب را به افراد زیر پیشنهاد می کنیم :

افرادی که با احساسات منفی یا استرس دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
کسانی که به دنبال رشد شخصی و بهبود روابط خود هستند.
افرادی که می‌خواهند در مواجهه با چالش‌های زندگی، قوی‌تر و آگاه‌تر عمل کنند.

این کتاب با زبانی ساده و مثال‌های کاربردی، راهنمایی ارزشمند برای هر کسی است که می‌خواهد زندگی‌اش را با پذیرش و مدیریت بهتر هیجانات بهبود بخشد.

 

در بخشی از کتاب انعطاف پذیری هیچانی می خوانیم 

کوین به شدت دلش می خواست رابطه ای جدی بسازد . او در ظاهر آدم باحال و بی خیالی بود . اما از درون مشکل پسند و بدگمان بود و به زن ها زیاد نزدیک نمی شد .

همان طور که انتظار می رفت ، همه ی روابطش با شکست رو به رو می شد .

کوین به من گفت پدرش الکلی بد رفتاری بود که او را به خاطر شکست هایش ، حتی گاهی در مقابل دوستانش ، مسخره می کرد و کتک می زد .

کوین در کودکی یاد گرفت غم یا آسیب پذیری اش را نشان ندهد،چون پدرش از آن ها بر ضد او استفاده می کرد . درسش این بود که چون ممکن است حتی افرادی که از همه به شما نزدیک ترند رفتاری خصمانه با ششما داشته باشند ، بهتر است خودتان را از احساسات خود و از هر کسی که اطرافتان است دور نگه دارید.