باید با هم حرف بزنیم

باید با هم حرف بزنیم 

سلست هدلی در کتاب ” باید با هم حرف بزنیم “ به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید با بهبود مهارت‌های ارتباطی خود، مکالمات موثرتر و سازنده‌تری داشته باشید. او معتقد است که بسیاری از مشکلات ما در روابط شخصی و حرفه‌ای، ناشی از عدم توانایی در برقراری ارتباط صحیح و موثر است.
هدلی تأکید می‌کند که گوش دادن فعال، کلید اصلی یک گفت‌وگوی موفق است. باید به جای تمرکز بر صحبت کردن خود، با دقت و احترام به صحبت‌های دیگران گوش دهیم. همچنین باید از قضاوت کردن، قطع کردن صحبت و بحث‌های بی‌ربط اجتناب کنیم. به جای آن، باید سوالات باز بپرسیم، با گوینده همدلی کنیم و اختلاف نظرها را بپذیریم.
با به کارگیری اصول این کتاب، شما می‌توانید به فردی تبدیل شوید که نه تنها خوب صحبت می‌کند، بلکه شنونده‌ای عالی نیز هست. شما می‌توانید با دیگران ارتباط موثرتری برقرار کنید، دیدگاه‌های متفاوت را درک کنید و مکالمات سازنده‌تر و لذت‌بخش‌تری داشته باشید.
اگر به دنبال بهبود روابط خود با دیگران هستید، چه در زندگی شخصی و چه در محیط کار، این کتاب می‌تواند بسیار مفید باشد. با یادگیری و به کارگیری نکات این کتاب، شما می‌توانید به فردی تبدیل شوید که نه تنها خوب گوش می‌دهد، بلکه می‌تواند به خوبی نیز ارتباط برقرار کند.

در بخشی از کتاب با هم حرف بزنیم می خوانیم 

خیلی اوقات، افرادی که حرف‌هایم را شنیده‌اند یا سخنرانی مرا در تِد تماشا کرده‌اند به سراغم می‌آیند. از هر ده نفر نه نفرشان اگر سؤالی داشته باشند، دربارۀ این است که چطور می‌توانند از عهدۀ دیگران و ضعفشان در مهارت گفت‌وگو کردن برآیند. سؤالاتی ازاین‌دست که «اگر طرف مقابل یکریز حرف بزند، چه کنیم؟»، «اگر طرف مقابل واقعاً کسل‌کننده باشد و مدام حرف‌های تکراری بزند، چه؟»، «اگر به‌ندرت لب به سخن بگشاید، چطور؟»

اما این دو سؤال را تقریباً هرگز نشنیده‌ام: «من همیشه وسط حرف دیگران می‌پرم. چگونه این عادت را ترک کنم؟»، «وقتی دیگران حرف می‌زنند، حوصله‌ام سرمی‌رود. آیا می‌توانم این حالت را تغییر دهم؟» ما تمایل داریم دیگران را بابت گفت‌وگوهای بد سرزنش کنیم. مثلاً، اینکه در اولین قرار عاشقانه، فضای ناجور و ناراحت‌کننده‌ای حاکم بود، حتماً طرف‌ مقابل سخنور خوبی نبوده است یا اگر سر میز شام دعوای سختی بالا گرفته، مسببش عموی قلدر و نادانتان بوده است.
بسیاری از افراد فکر می‌کنند خودشان به این مسائل کاملاً واقف‌اند. شمایی که در حال خواندن این کتاب هستید، احتمالاً به این نتیجه رسیده‌اید که هنوز جا برای پیشرفت دارید. اما احتمالاً فکر
می‌کنید ازنظر توانایی‌های گفت‌وگو بالاتر از متوسط هستید. کاملاً درک می‌کنم. خود من هم ‌چنین نگرشی داشتم. اما چند شکست فاجعه‌بار باعث شد بپذیرم که در این حوزه نیاز به راهنمایی بیشتر دارم.