حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی

حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی 

کتاب حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی کتاب پر فروش نیویورک تایمز، نوشته ی ندورا گلاور تواب درمانگر و کارشناس روابط است.

در این کتاب یاد می گیریم خود واقعی مان را زندگی کنیم. نیاز ها و خواسته های واقعی خود را بشناسیم  و بدون احساس گناه آن ها را بیان کنیم. حد و مرز های روابط مان را تعیین کنیم تا در روابط مان به شادکامی و احساس رضایت برسیم.

 

درباره ی کتاب حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی 

شاید برای شما هم پیش آمده است که هنگام بیان نیاز ها و خواسته هایتان دچار مشکل شده اید ، مسئولیتی را قبول کردید که بیشتر از حد توان تان بوده، کاری را برای کسی انجام دادید با اینکه واقعا تمایلی به انجام آن کار نداشته اید، از  کنجکاوی های بی شمار دوست تان  راجع به مسائل شخصی تان خوشتان نمی آید اما چیزی راجع به آن نمی گویید، نمی توانید به برادرتان که دائما از شما تقاضای پول می کند نه بگویید. احساس رنجش و نا امیدی و افسردگی می کنید و…

زیرا نمی توانید نیاز ها و خواسته ها ی تان را به درستی در روابط تعیین کنید و در روابط تان بیشتر از اینکه لذت ببرید احساس فشار و درماندگی می کنید.

اما خبر خوب این است که مرز ها شما را آزاد خواهند کرد!

ندرا گلاور تواب در این کتاب به شما می آموزد :

• حد و مرز های نقض شده خود را بشناسید .
• یاد بگیرید چگونه حد و مرز های خود را بیان کنید.
• و در نهایت با عواقب تعیین آن کنار بیایید.

< حد و مرزها دروازه ی ورود به روابط سالمند >

 

در بخشی از کتاب حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی می خوانیم ؛

معنای حدومرزها

• تضمینی برای افزایش توانایی‌تان هستند.

• تمرین خودمراقبتی‌اند.

• نقش‌ها را در روابط تعریف می‌کنند.

• رفتارهای پذیرفتنی و نپذیرفتنی را در روابط تعریف می‌کنند.

• پارامترهایی برای دانستن انتظارات در روابطند.

• راهی برای خواستن از دیگران برای حمایت از نیازهایتان هستند.

• راهی برای گفتن نیازهایتان به دیگرانند.

• راهی برای ایجاد روابط سالمند.

• راهی برای ایجاد شفافیتند.

• راهی برای احساس امنیتند.

هر مرز نشانه‌ای است برای دیگران که چگونه با شما رفتار کنند. مرزها یا می‌توانند صریح و آشکار باشند، مانند گفتن «می‌خوام چیزی رو باهات درمیون بذارم و ازت می‌خوام که فقط بین خودمون دو تا بمونه.» یا سربسته و غیرصریح، مانند داشتن سبدی برای کفش و جوراب مهمانان، درست جلوی درِ ورودی. همان‌طور که محدودیت‌هایتان را تعیین می‌کنید، مهم است که از مرزهایی که دیگران می‌خواهند در تعامل با شما برقرار کنند نیز آگاه باشید.

تاریخچه و شخصیت خانوادگی ما تعیین می‌کند که چگونه مرزها را اجرا و قبول کنیم. اگر خانواده‌تان از محدودیت‌ها نمی‌گویند یا‌ مدام نادیده‌شان می‌گیرند، شما احتمالاً بدون مهارت‌های ارتباطی لازم برای ابراز نیازهایتان بزرگ خواهید شد. ‌برای مثال، افرادی که در خانواده‌های الکلی بزرگ می‌شوند ممکن است برای تعیین محدودیت‌ها مشکل داشته باشند. والدینی که با مشکلات اعتیاد دست‌ به‌ گریبانند اغلب این پیام را ارسال می‌کنند که حدومرزهای کودکان مهم‌تر از اعتیاد آنها نیستند. درنتیجه این کودکان در مسیر رشد برای درک و تعریف محدودیت‌ها دچار چالش می‌شوند. اگر خانواده‌تان محدودیت‌های سالم را بیان می‌کند و به آنها احترام می‌گذارد، شما هم در تعیین کردن حدومرزهایتان در هر سناریویی راحت‌تر خواهید بود.