۱۹۸۴

۱۹۸۴

کتاب ۱۹۸۴, به قلم جورج اورول نوشته شده. اورول از اون دسته نویسنده هایی که محاله کتاب خوان باشید اما اسمش رو نشنیده باشید! این اثر به کسانی پیشنهاد میشه که به محتوا های سیاسی و فرهنگی علاقمندن.

این کتاب یک رمان تخیلیه که محتوای اون بر اساس توتالیسم و کمونیسم نوشته شده. انتشارات موثر انگلیس بعد از انتشار کتاب ۱۹۸۴ بهش لقب “کتاب برجسته عصر” رو دادن!

مثل اکثر کتاب های برجسته و به یاد موندنی، که فیلمی بر اساس محتوای کتاب تولید میشه؛ با این کتاب هم فیلم زیبایی در سال ۱۹۵۶ ساخته شده که دیدنش خالی از لطف نیست.

{دو تا از معروف ترین کتاب های اورول؛ قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ هست که کتاب های به شدت خواندنی هستن.}

 

خلاصه ای از کتاب :

این کتاب داستان سه کشور پرقدرت و جنگجو رو روایت میکنه به نام های؛

• اوشینیا
• اوراسیا
• ایستیشیا

داستان این کتاب در یکی از شهر های اوشینیا اتفاق میفته. در این کشور مردم از هر لحاظ رنج میکشن. غذا و عشق و احساسِ کم، عدم امنیت و نبود هویت از بزرگترین معضلات این جامعه‌ ست.

مردم این کشور سه شعار معروف دارن که بر روی دیوار وزارت نوشته شده؛ (این ۳ جمله، روح این سرزمین محسوب میشن)

• جنگ صلح است
• آزادی بردگیست
• جهل قدرت است

وینستن اسمیت که در وزارت حقیقت کار  میکنه شخصیت اصلی داستانه. او علاقه و تمایلی به کارش نداره و حتی ازش متنفره.

اسمیت تنها زندگی میکنه و معتقده این حزب، حقیقت و باور مردم رو تحریف میکنه. در ادامه با زنی وارد رابطه میشه که از اون می ترسید و فکر میکرد پلیسه. اونها بعد از آشنایی به این نتیجه می رسن که جفتشون از این حزب متنفرن. هیجان و قشنگی رمان از جایی شروع میشه که اوبراین اون ها رو به خونه ش دعوت میکنه…

قسمتی از متن کتاب :

در فاصله نسبتا دوری یک هلیکوپتر در آسمان در پرواز بود و دایم فاصله خود را کم می کرد و از سطح سقف ساختمان ها پایین تر می آمد و بعد با یک حرکت دوباره اوج می گرفت و بالا می رفت. این هلیکوپتر جزء سازمان پلیس بود و از پشت پنجره ساختمان ها مردم را تحت نظر می گرفت.

– تا هنگامی که به هوش نیایند نمی توانند دست به انقلاب بزنند و تا هنگامی که انقلاب صورت نگیرد، به هوش نخواهند آمد.

ما هم الان از زمان انقلاب و زمان قبل از آن چیزی نمی دانیم، تمام اسناد و مدارک و پرونده ها یا از میان رفته و یا مجعول است، تمام کتاب ها دوباره نویسی شده، تمام مجسمه ها، خیابان ها و ساختمان ها از نو نامگذاری شده و هر تاریخی تغییر یافته است و این وضع، همچنان هر روز به دنبال روز قبل و هر دقیقه به دنبال دقیقه ماقبل خود ادامه می یابد. تاریخ متوقف شده است و هیچ چیز جز زمان حال پایان ناپذیری که در آن همیشه حق با حزب است وجود ندارد.

– یک جامعه طبقاتی فقط بر اساس فقر و نادانی می تواند امکان پذیر باشد.

فقط چهار طریق برای سقوط یک طبقه حاکمه وجود دارد: یا از خارج مورد حمله قرار می گیرد و مغلوب می شود، و یا به حدی در حکومت عدم کفایت نشان می دهد که توده های مردم تحریک به انقلاب می شوند و یا اجازه می دهد که یک طبقه متوسط ناراضی به وجود آید و یا آنکه اصولا اعتماد به خود و علاقه به حکومت را از دست می دهد.