نشر : نون
سه دختر حوا
سه دختر حوا شاهکاری دیگر از نویسنده ترک ” الیف شافاک ” یعنی همان نویسنده ی کتاب معروف ملت عشق هست که حتی اگر اهل کتاب خوندنم نباشید حداقل یک بار اسم این کتاب به گوشتون خورده. این رمان زیبا از زبان ترکی توسط سرکار خانم مریم طباطبائیها به زبان فارسی ترجمه شده و در نشر نون به چاپ رسیده. این کتاب در سال 2016 به چاپ رسیده و برخلاف دیگر کتاب های الیف شافاک یعنی «عشق»، «پنهان»، «محرم» حالت عرفانی نداره.
خلاصه ای از کتاب :
داستان سه دختر حوا حول محور اصلی سه شخصیت اصلی داستان یعنی پری، مونا و شیرینه که روحیات و افکار متفاوتی دارند. پری نقش اصلی داستان سه دختر حوا رو بازی میکنه و جدال بین عشق و عقل و اعتقادات این دختر رو میتونید بخونید ، این سه دانشجو یعنی پری ،مونا و شیرین در حال تحصیل در دانشگاه آکسفورد باهم آشنا میشن. پری ترک، شیرین ایرانی و مونا آمریکایی هست اما هر سه این دختر ها مسلمان هستند همانطور که پیش تر گفتم هر سه دختر دارای روحیات و افکار متفاوتی هستن اما باید به دستور استاد فلسفه این عقاید را دفاع کنند و هر یک از اون ها این کار رو با در نظر گرفتن روحیات خود به پایان میرسونن و تا حدودی در آن موفق هستند.
این رمان در زمان حال سیر میکنه و حال و هوا و اعتقادات امروزی کشور ترکیه رو به رشته تحریر در آورده.
قسمتی از متن کتاب:
در حقیقت، شوهرش به او متلک انداخته بود؛ گویا زنان رده بود. برای همین گفت: «من دیگر همسر تاجر نیستم. یک خانم تاجرم که
میتواند روی پاهای خودش بایستد. از این به بعد، مرا این طور خطاب کنید!» مهمانان او را تشویق کردند. خانم تاجر، که با این حرکت اعتماد به نفس گرفته بود، ادامه داد: «با مارمالاد توت فرنگی شکلات میلانو را ساختیم. زوریخ با میوه های استوایی و نوعی نوشیدنی آماده شده است و پاریس اوووه از شامپاین!) تاجر گفت: «خانم لطفا از استراتژی بازاریابی ات هم کمی حرف بزن.»
به دو روش متفاوت این کار را انجام می دهیم. یکی با الكل، یکی هم برای مسلمانان برای اروپا و روسیه، شکلات های الکلی صادر می کنیم و برای خاورمیانه بدون الكل. خیلی زیرکانه است. این طور نیست؟»
روزنامه نگار مشهور پرسید: «این شکلات های حلال شما اسم هم دارند؟ زن تاجر به بشقاب کریستالی دیگری اشاره کرد و گفت: «البته. آن یکی که از خرما درست شده اسمش مدینه است و دبی با نارگیل درست شده است. عمان هم کاراملی و فندق است. آن صورتی هم گلاب دارد و اسمش اصفهان است.)
معمار پرسید: «و آن وقت استانبول چی؟» زن تاجر گفت: «آهان، چطور ممکن است آن را فراموش کنیم! استانبول بر پایه تضادها ساخته شده است: پودینگ وانیلی و فلفل سیاه در کنار هم!»
مهمانان از یک سو در حال مزہ پرانی بودند و از سوی دیگر، شکلات ها را درون معده هایشان می فرستادند و مستخدمان هم در حال سرو نوشیدنی های گرم بودند. بیشتر خانم های مهمان چایی یا چای بابونه را ترجیح دادند و بیشتر مردان هم قهوه اسپرسو و امریکانو. سر آن میز تنها کسی که قهوه ترک خواست آن مدیر امریکایی بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.