توضیحات محصول:

نویسنده : کالین هوور

مترجم :آرتمیس مسعودی

نشر : آموت

ما تمامش می کنیم

کتاب ما تمامش می کنیم ،اثری از کالین هوور،نویسنده ی آمریکایی، هست که در اون دختری با نام لیلی شخصیت اصلی داستان رو شکل میده .
ژانر کتاب عاشقانه هست .این کتاب در سال ۲۰۱۶ منتشر شده و در صدر پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار گرفت .همچنین جایزه ی انتخاب گودریدز در سال ۲۰۱۶ به عنوان بهترین رمان عاشقانه را از آن خود کرد .
به نظر که این کتاب بر اساس زندگی پدر و مادر کالین هوور نوشته شده .داستان عاشقانه ای که با خشونت خانگی همراه شده و گویا رمان برای حمایت از این قشر نوشته شده .
این رمان برای نوجوانان تعریف شده اما در هر سنی که هستین میتونین این رمان رو تهیه کنین .البته اگه طرفدار رمان های عاشقانه هستین .
هوور با قلم زیبایی که داره ، داستانی را خلق کرده که در آن عشق ،امید ،خشونت و گذشت ماهرانه در کنار هم در چرخش هستن تا لیلی را به بالندگی برسونن و از اتفاقاتی که از کودکی با اون ها دست و پنجه نرم میکرده نجات بدن .
زندگی همیشه تو را مجبور به انتخاب میکنه بین چند راه برای ادامه دادن .اینکه تو چه تصمیمی بگیره بستگی به خودت داره اما بهتره از قبل با عواقب اون تصمیم آشنا باشی .

خلاصه ای از کتاب :

داستان در رابطه با لیلی هست .دختری که در کودکی شاهد خشونت پدرش علیه مادرش بوده .حالا بعد از خاکسپاری پدرش تصمیم میگیره که افکار خودش رو جمع کنه و برای زندگیش کاری کنه .چیزی مثل راه اندازی گل فروشی که همیشه عاشقش بوده .
در همین حین با پسری آشنا میشه با نام رایل کینکید .او که جراح مغز و اعصاب هست لیلی وارد رابطه میشه و اولین ضربه ی روحی را به لیلی میزنه .لیلی این کار او را میبخشه و به رابطه اش با رایل ادامه میده .لیلی و رایل غرق در زیبایی ها و شادی ها میشن و رابطه ی خودشون رو پیش میبرن .
تا اینکه یک روز لیلی با اتلس کاریگن دوست قدیمی اش رو به رو میشه و این هم صحبتی با او ،لیلی را به گذشته ی دردناک خودش میبره و تازه رابطه ای با رایل را از دید دیگری نگاه میکنه .
اینبار لیلی در معرض انتخاب بین عشق و منطق قرار میگیره و تصمیم میگیره بهترین راه رو برای ادامه ی زندگی خودش انتخاب کنه .

قسمتی از متن کتاب :

یک پایم را روی لبه پشت بام گذاشته ام و از طبقه دوازدهم ،خیابان های بوستون را نگاه می کنم .نمی توانم به خودکشی فکر نکنم .
نه ،نه درمورد خودم .زندگی ام را آن قدر دوست دارم که بخواهم ادامه اش بدهم .
بیشتر در مورد دیگران فکر می کنم و اینکه در نهایت ،چطور تصمیم میگیرند به زندگیشان پایان دهند .آیا بعدا برای این تصمیمشان تاسف می خورند ؟حتما درست پس از آنکه اقدام به این کار می کنند و یک لحظه پس از آنکه کار شروع می شود ،هنگام سقوط آزاد سریع ،کمی احساس پشیمانی می کنند .آیا در حالی که زمین به سرعت به طرفشان می آید ،به زمین نگاه می کنند و می گویند :عجب گندی زدم .چه فکر مزخرفی بود ؟
فکر نمی کنم اینطور باشد .