توضیحات محصول:

نویسنده : دافنه دوموریه

مترجم :خجسته کیهان

نشر : افق

ربکا

رمان ربکا از اون دسته رمان هاییه که سیر نمیشید از خوندنش. هیجان انگیز و راز آلوده و وقتی کتاب رو دست بگیرین زمین گذاشتنش سخت میشه !

این رمان معروف ترین اثر دافنه دوموریه، یکی از مشهور ترین نویسنده هاست و چاپش تا به الان هنوز هم متوقف نشده و این جذابیتش رو بیشتر نشون میده. .

اگه کمی دلتون هیجان و تشویش و سرگرمی میخواد؛ این رمان رو حتما پیشنهاد میکنم, و همینطور فیلمش.

 

خلاصه ای از کتاب :

این کتاب با جمله‌ی «دیشب خواب دیدم دوباره به ماندرلی برگشته‌ام» شروع میشه و برای همین خیلی مشهوره.

این داستان از زبون دختری شروع میشه که داره با همسرش به نام “ماکسیم دووینتر” در اروپا در هتل های مختلف زندگی میکنه. کتاب حول خاطره این دختر در خانه “ماندرلی” که در ذهنش حک شده، میچرخه و پیش میره.

داستان از آشناییِ این دختر با ماکسیم در مونت کارلو شروع میشه.

این دختر که تازه وارد دهه بیست سالگیش شده بود، برای زنی ثروتمند و تنها به نام خانم هاپر، به عنوان همراه و خلوت و سفرهاش کار میکرد.

از قضا دخترک و خانم هاپر توی هتلی اتاق گرفتن که ماکسیم دووینتر اتاق گرفته. کاکسیم یه مرد ثروتمند انگلیسی با فاصله سنی زیاد نسبت به دختر قصه‌مونه که همسرش رو یک سال پیش از دست داده و الان تنهاست.

ماکسیم و راوی داستان که در هتل باهم آشنا میشن چند هفته بعد با هم ازدواج میکنن و برای ماه عسل به خونه‌ی اجدادیِ پرماجرای ماکسیم در “ماندرلی” میرن.

و هیجان و رمز آلودیِ رمان از اینجا شروع میشه..

جملات قشنگی از کتاب :

– دیشب خواب دیدم دوباره به ماندرلی رفتم..

– خوشبختی یک دارایی نیست که بتوان روی آن قیمت گذاشت بلکه یک کیفیت فکر، یک حالت ذهنی است.

– خوشحالم که تب عشقِ اول نمی تواند دو بار رخ دهد.

– ای کاش من یک زن حدودا سی و شش ساله بودم که پیراهنی با ساتن سیاه و یک رشته مروارید به تن دارد.

– آن چه در ذهن پیچ خورده و پر پیچ و خم زنان جریان دارد هر کسی را گیج خواهد کرد.

– نظریه ای وجود دارد که زنان و مردان پس از رنج بهتر و قوی تر می شوند.

– آیا به چشمان من نگاه خواهی کرد و به من خواهی گفت که همین حالا من را دوست داری؟