توضیحات محصول:

جین ایر

جین ایر اثر شارلوت برونته داستانی در ادبیات کلاسیک هست که برای اولین بار در سال ۱۸۴۷ منتشر شد .
داستان کتاب در رابطه با دختری با نام جین ایر هست .او شخصیت اصلی ،قهرمان و راوی داستان به حساب میاد .
این کتاب ژانر عاشقانه داره .شخصیت اصلی این داستان به نوعی در تضاد با زن های آن زمان هست .جین ایر شخصیتی شجاع و مستقل داره که فقر هم نتونسته باعث تغییر این شخصیت و رام شدن او بشه .او قهرمان این داستان به حساب میاد .او با تلاش ها مستمر خودش و به صورت خستگی ناپذیر ،سعی میکنه تا شکاف های طبقاتی را پشت سر بگذاره و هم سطح با مردی در بیاد که به اون دلباخته .
این کتاب اثر فوق العاده و پر شوری هست که از محبوب ترین رمان های جهان به شمار میاد و امروزه هم طرفداران خاص خودش را داره .
عشق ،مذهب ،اخلاقیات اجتماعی ،جنسیت و طبقه ی اقشار جامعه از جمله موضوعاتی هست که در این کتاب به صورت مدرن مطرح شدن و مورد بررسی قرار داده شدن .
او در این کتاب شخصیت پردازی عالی انجام داده .با رسیدن به هر شخصیت از طریق توصیفاتی که انجام گرفته به طور کامل میتونن شخصیت ها رو بشناسین و فضاهایی که اتفاقات در آن در حال انجام هست رو درک کنین .
اگر شما هم به خوندن رمان ها عاشقانه علاقه دارین ،خوندن این کتاب رو از دست ندین .

خلاصه ای از کتاب :

جین ایر شخصیت اصلی داستان این رمان هست .دختری فقیر که به فرانسه ،موسیقی و نقاشی مسلط هست و در نهایت همین هاست که زندگی او را از این رو به آن رو میکند .
جین شاهد بدترین اتفاقات در دوران کودکی اش هست .از دست دادن پدر مادرش او را یتیم میکنه و بعد به دست فامیل هایی میندازه که هیچ رحم و مروتی در اونها وجود نداره .
از طرف همون فامیل ها به پرورشگاه لوود سپرده میشه و ۸ سال از زندگی اش را در اونجا میگذرونه .او در این ۸ سال شاهد بی اعتنایی پرورشگاه به بچه ها و از دست دادن بسیاری از هم سن و سالانش بخاطر بیماری های رایج آن رمان هست .
تمام این اتفاقات از جین زنی با روحیه ای شجاع میسازه .او تصمیم میگیره از پرورشگاه فرار کنه .به همین دلیل با عنوان معلم پا به عمارت آقای روچستر میذاره .
کم کم عشقی بین جین و روچستر بوجود میاد .جین تمام تلاش خودش رو میکنه تا هم سطح با روچستر بشه .پس از مدتی و دقیقا لحظه ای که تصمیم میگیره با اون ازدواج کنه ،متوجه وجود همسری میشه که تا اون موقع از وجود او بی اطلاع بوده .
او از خانه ی آقای روچستر فرار میکنه .مدتی همراه با یک کشیش زندگی میکنه .کشیش به او علاقه پیدا میکنه اما جین که عشق آقای روچستر را در سر داره ،بار دیگه به دنبال او میره .
در همین حین متوجه میشه که روچستر در یک حادثه ای مرتبط با همسرش ،بیناییش رو از دست داده .
جین تصمیم میگیره با روچستر ازدواج کنه و در نهایت از اون صاحب یک فرزند میشه .

قسمتی از متن کتاب :

با خودم فکر می کردم بهتر است پرده را بکشم و در عین حال با تمام وجود آرزو می کردم که او نتواند مخفیگاهم را کشف کند ،البته خود او هم نتوانست این کار را بکند ؛از چشم و ذهن تیزی برخوردار نبود ؛و این الیزا بود که به محض وارد شدن به اتاق فورا گفت ،مطمئن باش که روی سکوی پنجره نشسته است ،کودن .
و من بلافاصله از مخفیگاهم بیرون آمدم چون از تصور این که توسط ای پسرک که کودن خوانده می شد بیرون کشیده شوم ،لرزه بر اندامم می افتاد .با هیجانی که به وضوح ترسم را آشکار می کرد پرسیدم ،چی می خوای؟