نحسی ستاره های بخت ما

نحسی ستاره های بخت ما

کتاب نحسی ستاره های بخت ما، نوشته‌ی جان گرین به کسایی پیشنهاد میشه که به دنبال خوندن یک عاشقانه زیبا و لطیفن و میخوان بعد از پایان کتاب یه دل سیر لذت برده باشن.

کتاب نحسی ستاره های بخت ما، یکی دیگه از رمان هایی که با استقبال زیادی مواجه شد و در قالب فیلم هم در اومد.

این کتاب قراره شما رو احساساتی کنه، خوشحال کنه، بخندونه، و به گریه بندازه! این کتاب جذاب دنیای مبتلایان به سرطان رو روایت میکنه. داستانی از عشق پرحرارتی که بین دو نوجوان به نام های هیزل و آگوستوس به وجود میاد، همچنین هنجار ها و چالش هایی که در پی این عشق ساخته میشه.

از نکات قوت این رمان میشه به داستان پردازی و تصویر سازی شفاف و جزئی سازی دقیقش اشاره کنیم, که شما رو مجذوب خوندنش میکنه.

از اونجایی که نوشته های کتاب در قالبی مدرن در اختیار مخاطب قرار گرفته، جذابیتش رو دو چندان و داستانش رو برای نسل جوان, قابل لمس تر میکنه.

 

خلاصه ای از کتاب:

هیزل دختر شونزده ساله‌ای که از سیزده سالگی به سرطان تیروئید مبتلا شده.

سرطان, ریه های اون رو هم درگیر کرده و برای همین باید همیشه به کمک دستگاه نفس بکشه.

اون امید چندانی برای ادامه یافتن زندگیش نداره ولی با این حال به درخواست و اصرار مادرش، در گروهی که باقی مبتلایان به سرطان هم حضور دارن و جنبه ی حمایتی و انگیزشی داره شرکت میکنه.

روزی با یه پسر به نام آگوستوس که هفده سالشه، آشنا میشه و اتفاقات تازه ای برای جفتشون رقم میخوره.

آگوستوس یکی از پاهاشو به دلیل سرطان از دست داده، اما تونسته سرطان رو شکست بده و مدتی بدنش رو پاک نگه داره.

اما خیلی زود همه چی تغییر میکنه…

 

قسمتی از متن کتاب:

تو در مدتی محدود به من بی نهایتی نامحدود بخشیدی، و من از تو سپاسگزارم.

”من عاشقتم، و لذت ساده گفتن حقیقت رو از خودم منع نمی کنم. من عاشقتم، و می دونم که عشق چیزی نیست جز فریادی در پوچی، و به فراموشی سپرده شدن هم اجتناب ناپذیره، و عاقبت همه ما نابودیه و یه روزی خواهد اومد که همه کارهای ما توی این دنیا به خاک برگردونده می شه، و می دونم که خورشید تنها سیاره زمینی رو که داریم در خود خواهد بلعید، و من عاشقتم.”

_ستارگان بخت ما نحس نیستند،ایراد برخاسته از خودمان است.