توضیحات محصول:

نویسنده : کلی بارن هیل

مترجم : فروغ منصورقناعی

نشر : پرتقال

دختری که ماه را نوشید

رمان دختری که ماه را نوشید داستانی فانتزی، سحرآمیز و جادویی از کلی بارن هیل که مناسب رده ی سنی +12 نوشته شده. این داستان به 48 سانس متفاوت تفکیک شده که بصورت پیوسته روایت شدن.

این رمان خواندنی که ویژۀ نوجوانان نگارش شده، از دسته کتاب هایی هست که با استفاده از داستان های ماجراجویی و غیرمعمول، درس ها و پیام های مهمی از زندگی به خواننده میده. این رمان با تصویرسازی های جذاب در ذهن مخاطب چالش هایی رو به وجود میاره برای پاسخ به این قبیل پرسش ها؛ چرا باید غم رو پنهان کرد؟ و  چطور میشه غم رو بیرون ریخت؟ 

هرچقدر که شما بهتر با کتاب همراه شده باشید به پاسخ بهتری در جواب این پرسش ها میرسید. اما حقیقتی که در این معما پنهان شده قصد داره به شما یادآوری کنه که به غریزه ی خود اطمینان کنید و درباره ی هرچیزی که نمی دونید بپرسید. ضمناً شما این قدرت رو دارید که هرکاری بکنید.

 

خلاصه ای از کتاب:

از اسم کتاب دختری که ماه را نوشید پیداست با داستانی از یک دختر مواجهیم. اما نه یک دختر معمولی! بلکه دختری جادویی که از قضا با جادوگر مهربونی همراه شده.

داستان از جایی شروع میشه که مردم شهر عقیده دارن جادوگری در جنگل مخفی شده و برای محافظت از خودشون، هرساله نوزادی رو بعنوان قربانی در جنگل رها میکنن. اما هیچکدوم خبر ندارن که این جادوگر با جادوگر های بدجنس دیگه فرق میکنه و نه تنها به اون نوزادان آسیبی نمی رسونه بلکه اونها رو از جنگل نجات میده و در سوی دیگر جنگل، نوزادان رو به خانواده هایی خوش قلب میسپاره تا از اونها مراقبت کنن. در طول مسیر جادوگر مهربون که “زان” نام داره، گرسنگی بچه ها رو با نور ستاره ها رفع می کنه اما یکبار بطور اتفاقی به یکی از نوزادان بجای نور ستاره، نور ماه میده و این نوزاد همون دختر جادویی قصه ی ما؛ لونا ست. نور ماه به لونا قدرت خارق العاده ای میده، پس زان دیگه نمیتونه لونا رو به حال خودش رها کنه و تصمیم میگیره اون رو مثل بچه ی خودش بزرگ کنه.

با نزدیک شدن به تولد سیزده سالگی لونا …. {اجازه بدید باقی ماجرا شما رو غافلگیر کنه!}

 

قسمتی از متن کتاب:

وقتی لونا پنج سالش شد، جادویش هم پنج برابر شده بود. ولی همه ی جادو درونش باقی مانده بود و با پوست و گوشت و خونش آمیخته بود. توی تک تک سلول هایش بود. کاملاً ساکن، پر از آمادگی و بدون هیچ فشاری.

گلرک غرغر کنان گفت:<نمیشه اینجوری پیش بره. هرچقدر بیشتر جادو جمع کنه، ممکنه جادوی بیشتری فوران کنه.>