نویسنده : هما پوراصفهانی
نشر : سخن
ذهن خالی
رمان ذهن خالی نوشته هما پور اصفهانی با ساختار پیجیده و تنش های متعددی که در طول داستان دارد هر لحظه برای مخاطب جذاب تر می شود…این کتاب مارا به عمق شخصیت ها و رویدادهای داستان هدایت می کند و مفاهیمی در مورد حافظه،عشق،و اخلاق را ارائه می کند.
خلاصه کتاب:
کتاب ذهن خالی در مورد فراموشی فردی به نام پولک است که پس از بیدار شدن در بیمارستان هیچ چیز از گذشته اش را به یاد نمی آورد.در حالی که پولک در حال تلاش برای بازیابی حافظه خودش است،متوجه می شود که شاهد یک پرونده قتل بزرگی بوده و نامزدش به جرم قتل در زندان به سر می برد.اکر پولک ماجرای قتل را به یاد نیاورد نامزدش اعدام می شود. در این میان،قاتلان واقعی تلاش می کنند تا پولک را به قتل برسانند،اما شخصی به نام فرزام مسئولیت حفظ جان پولک را برعهده می گیرد.در حالی که داستان پیش می رود،تنش ها و مخاطرات برای پولک و نامزدش بیشتر می شود…
در پایان بخشی از کتاب را باهم میخوانیم:
ماشین ها به سرعت از کنارمون رد می شدن و تازه وقتی رد می شدن می شد تشخیص بدی چه ماشینی بوده،وقتی می رفتن جلو وقتی فاصله می گرفتن.شاید بعضی وقتا آدما هم همینطور می شدن،کنارت میومدن،همراهت بودن،فکر میکردی دوستتن،تازه وقتی فاصله می گرفتن وقتی ازت سبقت می گرفتن وقتی جان می ذاشتن اونجا بود که انگار پرده از جلوی چشمات برداشته می شد و ماهیت واقعیشون رو می دیدی…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.