توضیحات محصول:

نویسنده : دبی فورد

نشر : نسل نواندیش

چرا آدم های خوب کارهای بد میکنند؟

کتاب چرا آدم های خوب کارهای بد میکنند از دبی فورد، به کسانی پیشنهاد میشه که دوست دارن به خود آگاهی برسن و خودشون رو بهتر بشناسن، فارغ از اینکه تو چه سن و موقعیت اجتماعی هستن.

شاید ما از اینکه یه آدم خوب رو در حال انجام کار نادرستی دیده باشیم متعجب شدیم(!) چون از آدم های خوب، توقع اشتباه نداریم..

مثل یه زن خونه دار که مادر مهربون و دلسوزی برای بچشه و حتی با همسرش هم مهربونه اما چند سال بعد خبر خیانتش رو میشنویم! یا فروشنده ای که رابطه صمیمی و خوبی با کارفرماش داشته، اما چند وقت بعد معلوم میشه که از مغازه دزدی کرده!

این اتفاقات ممکنه خیلی برامون شوکه کننده باشه! اما به نظر شما دلیل این اتفاقات چی میتونه باشه؟

خلاصه ای از کتاب :

خیلی از ماها ظاهری خوب و فرشته وار رو از خودمون نشون میدیم، اما در یک آن ممکنه به انجام کارها و اشتباهات خیلی فجیع و بدی وسوسه بشیم و همه ی اون خوبی ها زیر سوال بره..

نویسنده این کتاب، در خلال جملات کتابش ما رو به این درک میرسونه که همۀ آدم ها، هم حق خوبی کردن دارن و هم حق اشتباه کردن و این از انسانی ترین امور جهانه!

همه ی کارهای به شدت بدی که شما با شنیدنش شوکه میشید و یا فکر میکنید هیچوقت اون کار رو انجام نمیدید، درون شما هم وجود دارن و این انکار ناپذیره..

اما چیزی که باعث شده آدم ها دسته بندی بشن؛ انتخاب و تصمیم اون هاست!

دبی فورد به ما یاد آوری میکنه که هر چقدر هم که آدم خوبی باشیم، باز هم بدترین و زننده ترین کار ها در اعماق وجودمون قرار دارن و انکار کردنشون؛ یعنی نپذیرفتن خود واقعی فطرت آدمیزاد! « چه بخواییم و چه نخواییم وجود دارن.»

اینکه ما خودمون رو خوب تصور کنیم و فکر کنیم که هیچ موقع قرار نیست کار بدی ازمون سر بزنه، یک سرما خوردگی روانی محسوب میشه!

کتاب چرا آدم های خوب کار های بد می کنند در ۲ بخش و ۱۲ فصل گردآوری شده:

  • بخش اول: نبرد پایان ناپذیر
  • بخش دوم: پیمان آشتی

قسمتی از متن کتاب :

ایگو یا خود، به تنهایی نمیتونه نیروی سیاهی در نظر گرفته بشه. برای زندگی در این دنیا به ایگو نیاز داریم. درواقع اون بخش از وجود ما که کامل تحت سلطهٔ شخصیتمونه، ذاتاً بد یا اشتباه نیست و باید بدونیم که نقش مهمی در زندگی داره. حقیقت اینه که ما بدون ایگوی سالم دچار انبوهی از بحران‌ های ذهنی میشیم. چون نمی‌تونیم خودمونو از دیگران تشخیص بدیم.

ایگوی سالم به ما کمک میکنه تا بتونیم از خودمون دفاع کنیم. برای خودمون حد و مرزی بگذاریم و خودمون رو به عنوان یک موجود مستقل بشناسیم. ایگوی سالم به ما کمک میکنه تا بین آنچه «من» هست و آنچه «من» نیست، تفکیک قائل بشیم. به طور کلی وظیفهٔ ایگوی سالم اینه که از ما مراقبت کنه. زمانی که ایگوی سالم میشکنه، دیگه نمی‌تونه وظایف خودشو به درستی انجام بده؛ بنابراین به جای اینکه در راستای اهداف ما حرکت کنه، به موجود خطرناکی تبدیل میشه که باید همیشه اونو کنترل و مدیریت کنیم تا کار اشتباهی انجام نده.

ایگو زمانی رو به تباهی میره که چیزی اونو تحقیر یا تهدید کنه. زمانی که با انبوهی از مشکلات در زندگی روبه‌رو میشیم، ایگوی سالم قادر به درک اون نیست و همین موضوع باعث به تحلیل رفتنش میشه..