مروارید اژدها :
رمان مروارید اژدها نوشته یون هالی روایت زندگی پسریداست که میتواند به هرشکلی که بخواهد در بیاید. اشکالی عجیب و غریب و باور نکردنی …
جون به دنبال برادرش مبگردد و برادر او به ارزوی قلبی خودش : عضو شدن در گروه ارتشی فضایی پشت پا زده و به دنیال یافتن مروارید اژدها میگردد .
این اثر فانتزی نامزد جایزۀ گودریدز در شاخۀ کودک و نوجوان شده است.
علاقه منداند به کتاب های ماجراجویی و فانتزی از مخاتب های این رمان هستند .
شما میتونید برای تهیه رمان مروارید اژدها به https://adineh.market/ مراجعه کنید.
خلاصه از کتاب :
جون یک پسر منحصر به فرد است . او در واقع یک روباه است که میتواند به راحتی به هر شکلی که بخواهد در بیاید . هیچ کسی حق فرار از جمع خانوادهگی جون را ندارد ولی برادر جون این راه را پیدا کرده است و به دنبال یافتن مروارید اژدها رفته است و موقعیت خودش را برای عضویت در ارتش فضایی از بین برده است .جون در شرایط نابسامانی به سر میبرد ؛ با تمام بهت و نا باوری که برای او به وجود امده است . همین موضوع باعث میشود فکر فرار به سرش بزند و راه را بیابد برای برادرش ، برادری که با طمع خود به دنبال ارزوی دیرینه اش است و کوقعیت خانواده را به خطر انداخته …
قسمتی از متن کتاب :
بیشتر روباهها فقط به این خاطر تغییر شکل میدادند که خودشان را در جامعهای عادی انسان جا بزنند. شکل حقیقی من، که از وقتی کوچک بودم آن را به خودم نگرفته بودم، شکل روباهی قرمز بود. بهجای نهتا دُم، که پیرترین و قویترین ارواح روباه داشتند، من فقط یک دم داشتم. حتی مادر مادربزرگم قبل از اینکه چند سال قبل از دنیا برود، در شکل روباهش فقط سهتا دم داشت. وقتی خالهها داستانهای جادو و موجودات فراطبیعی را برایمان تعریف میکردند و افسانههای بومی دربارهی قدرتهایمان را به ما یاد میدادند، این را هم گفته بودند که باید احتیاط کنیم و نباید تبدیل به اشیای بیجان بشویم. به ما اخطار داده بودند خیلی راحت ممکن است گیج بشوی و یادت برود چهجوری باید برگردی به قالب یک موجود زنده؛ ولی من یواشکی امتحانش کرده بودم و مطمئن بودم میتوانم از پسش بربیایم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.