توضیحات محصول:

نویسنده :سوزان لافلور

مترجم :مرضیه ورشوساز

نشر : پرتقال

از طرف آبری با عشق

کتاب از طرف آبری با عشق اثر سوزان لافلور نویسنده ای از ایالت ماساچوست هست. سوزان در حوزه ی ادبیات کودک فعالیت میکنه تا به حال آثار زیادی رو برای این سن نوشته و به خوبی با روحیات و خلق و خوی بچه ها آشنایی داره .
این کتاب بسیار زیبا و فوق العاده برای نوجوانان نوشته شده و بچه های ۷ تا ۱۲ سال می تونن به مطالعه ی این کتاب بپردازن .
این کتاب با ژانر رئال داستان زندگی دختری ۱۱ ساله را روایت میکنه که با مفهموم جدیدی از خانواده رو به رو میشه .
این کتاب جوایز زیادی رو کسب کرده مثل :

  • نامزد جایزه ی Inky سال ۲۰۰۹
  • نامزد جایزه بهترین کتاب کودک و نوجوان گودریدز سال ۲۰۰۹
  • نامزد نشان کارنگی سال ۲۰۱۰
  • نامزد جایزه ی کتا بخوانندگان جواب Rebecca Caudill سال ۲۰۱۳

این کتاب توسط انتشارات پرتقال به فارسی ترجمه شده و در ایران به فروش میرسه و طرفداران خودش رو داره .

خلاصه ای از کتاب :

کتاب در رابطه با آبری یک دختر ۱۱ ساله نوشته شده .آبری در این سن با اتفاقات نا خوشایندی رو به رو میشه و مجبوره زندگیش رو بار دیگه ای بسازه .
آبری پدر و خواهرش رو در یک تصادف از دست میده و غم عظیمیم را متحمل میشه .او که حالا نیاز بسیار زیادی به همراهی مادرش داره ،توجه اون رو هم از دست میده .
چرا که مادرش خودش رو در این تصادف و از دست دادن شوهر و فرزندش مقصر میدونه و از این بابت دچار بیماری روانی میشه و کارهایی میکنه که اصلا برای روحیه ی آبری خوب نیست .
مامی ،مادربزرگ آبری، بعد از تماس های مکرری که با خانه ی اونها میگیره و تمام آنها بی پاسخ میمونه با نگرانی به خانه ی آنها میاد .مامی از موضوع مطلع میشه و صلاح نمیبینه که آبری بیش از این در این شرایط بمونه .به همین دلیل آبری رو با خودش به ورمونت ،محل زندگی ،خودش میبره .
مامی تمام تلاشش رو میکنه که آبری رو متقاعد کنه و مفهوم جدید از خانواده رو بهش یاد بده .مامی به او میگه که خانواده صرفا کسانی نیستن که با آنها ارتباط خونین داری .
آبری خانواده ی جدید شامل مامی و همسابه های دلسوز او را برای خودش تعریف میکنه و سعی میکنه به آنها عشق بورزه .
در این بین آبری برای کم کردن غم از دست دادن پدر و خواهرش و غم دوری مادرش نامه هایی رو مینویسه که خوانندگان آن پدر ،مادر ،خواهر و دوست خیالی اش هست .
بعد از مدتی مادر آبری بهبود پیدا میکنه و به دنبال او میاد .حالا آبری با چالش جدیدی رو به رو میشه .ماندر در کنار خانواده ی جدیدی که برای خودش تعریف کرده و یا رفتن با مادری که روزی او را در بدترین شرایط تنها گذاشته اما به هر حال مادر اوست .

قسمتی از متن کتاب :

به نظر می رسد مامی هر چه قدر وقت برای فکر کردن بخواهم ،بهم می دهد ؛برای همین وقتی یک روز بعد از ظهر آمد توی اتاقم که باهام حرف بزند ،تعجب کردم .
گفت :«برات نامه اومده .»
پرسیدم :«واقعا؟» از روی تختم تکان نخوردم .«از طرف کیه ؟»
«مادرت.» یواش دو تا پاکت نامه گذاشت روی تختم .
نگاهشان نکردم .زل زده بودم به مامی .بعد یک ذره بلند شدم و قبل از اینکه تکان بخورد ،بغلش کردم .
«دوستت دارم مامی .»