اضطراب موقعیت

اضطراب موقعیت

اضطراب موقعیت، نوشته‌ی آلن دوباتن نویسنده‌ی محبوب و باسواد سوئیسی هست. این کتاب به افرادی که از جایگاه اجتماعی خودشون ترس دارن و در مدیریت و کنترل عواطف و ترس ها و نگرانی هاشون عاجزن، توصیه میشه.

این کتاب اثری پربار و خوندنی و با ارزشه و باعث میشه به هر اتفاق و وقایع زندگیتون تامل بیشتری داشته باشید و راه حل هایی داره که بسیار موثر و کاربردیه.

آلن دوباتن در کتاب اضطراب موقعیت از کمبود هایی صحبت میکنه که زندگی‌ ما رو تحت شعاع قرار میدن. یکی از دلایل بوجود اومدن اضطراب موقعیت؛ عدم دریافت عشق و مهر و لطوفتی هست که از اطرافیان توقع داریم. و یا وابستگی هایی که دچارش هستیم و در مواردی ازش آگاه نیستیم.

 

خلاصه ای از کتاب :

همه‌ی ما دچار این احساسات شدیم و در این برهه از زندگی بودیم که جایگاه اجتماعی، بخش مهمی از دغدغه ی ما شده باشه، اما این هم مثل خیلی از تمایلات، هم خوبی هایی داره و هم بدی هایی.

آلن دوباتن معتقده ما با این دغدغه و این اضطراب می تونیم استعدادمون رو کشف کنیم و این اضطراب موقعیت میتونه ما رو در جهت بهبود و توسعه فردی کمک کنه و باعث بشه که به دنبال مسیر های بی قاعده و بی خاصیت نریم.

و اما از جنبه‌ی زیان آورش، میتونه کشنده باشه!

بنابراین نیاز به اطلاعات و دانش، برای کنترلش داره. برای همه‌ی آدم ها تقریبا خیلی مهمه که بدونن جامعه چطور به اونها نگاه میکنه و اگر اطلاعاتی از چگونگی مدیریتِ دغدغه و فکرتون نداشته باشید، دچار اضطراب میشید، که چه بسا بسیار خطرناک و مخربه.

دوباتن برای روشن سازی بیشتر و رسوندن مفهوم به مخاطب، اول از تاریخچه و قدمت اضطراب موقعیت شروع میکنه. اون میگه که این موضوعِ اضطراب موقعیت چقدر در طول تاریخ زندگی ها رو تحت تاثیر قرار داده و پایان زندگی ها رو تغییر داده.

فهرست این کتاب شامل :

• تعاریف
• بخش اول: علل
• فقدان عشق
• انتظارات
• شایسته ‌سالاری
• اشرافی گری
• وابستگی
• بخش دوم: راه‌ حل‌ ها
• فلسفه
• هنر
• سیاست
• دین
• بوهم (رهایی از قید و شرط)

جملات چند صاحب نظر در ارتباط با کتاب :

هوشمندانه و منطقی. استعداد ذاتی دوباتن این است که وادارمان کند بیندیشیم چگونه زندگی می‌کنیم و چگونه می‌توانیم چیزها را تغییر دهیم.(تایمز)

ترغیب‌کننده به تفکر… دوباتن مردی با سلیقه‌ای عالی است… مطالبی عالی از آدام اسمیت، ویلیام جیمز، فردریش انگلس و دیگران انتخاب کرده است.(لس ‌آنجلس ‌تایمز)

روشنگر… مانند دیگر کتاب‌های هوشمندانه و روشنگرش، دوباتن موضوعی واحد را برگزیده است و احتمال آن‌ را به‌ روشنی و با دقت فراوان کشف می‌کند… با نثری روان و گاه طنز، ما را به‌ سوی اندیشه‌های خود درباره‌ی شرایط انسان‌ها راهنمایی می‌کند.(تایمزپیکایونه)

دوباتن برای جمع‌آوری نمونه و به‌ تصویر کشیدن منظورش، از پیچ ‌و‌ خم‌های تاریخ می‌گذرد و به استدلالی ساده و زیبا می‌رسد… کتابی کوچک، سرزنده و خردمندانه. (آتلانتا ژورنال کانستیتوشن)

قسمتی از متن کتاب :

داستان سومی هم برای راحت‌ تر کردن سختی‌ های فقر و جایگاه اجتماعی سطح پایین وجود داشت. بر طبق این روایت، که بیشترین تأثیرش را تقریباً بین سال‌های ۱۷۵۴ تا ۱۹۸۹ گذاشت، به فقرا یادآوری می‌شد ثروتمندان دزد و فاسدند و با چپاول و نیرنگ به امتیاز رسیده‌اند، نه با فضیلت و استعداد. به‌ علاوه آن‌ها طوری جامعه را مجهز کرده‌اند که فقرا هیچ‌گاه نتوانند شخصاً دارایی‌شان را افزایش دهند. هرقدر هم که توانا و با اراده باشند، تنها امیدِ آن‌ها اعتراضاتِ اجتماعی و انقلاب‌ هاست.

ژان ژاک روسو در کتاب بحثی درباب ریشه‌ی نابرابری (۱۷۵۴) یکی از اولین یادداشت‌ های این داستان را ارائه داد: «اولین کسی که قسمتی از زمین را حصار کشید، در ذهن به خودش گفت این مال من است و افرادی را پیدا کرد که آنقدر ساده باشند که حرفش را باور کنند، (بنیان‌گذارِ حقیقیِ جامعه‌ی مدنی است.) چه جنایت‌ها، جنگ‌ها، قتل‌ها، چه بدبختی‌ها و وحشت‌ها از سر نسل بشر برداشته می‌شد، اگر کسی نرده‌ها را بیرون می‌کشید و خندق‌ها را پر می‌کرد و خطاب به رفقایش فریاد می‌زد: به این فریب‌کار گوش ندهید.. اگر فراموش کنید میوه‌های زمین متعلق به همه است و زمین مال هیچ‌کس نیست، واقعاً شکست می‌خورید.