اثر مرکب

اثر مرکب

کتاب اثر مرکب، به قلم دارن هاردی کتابی قدرتمند و تأثیرگذار در ژانر روانشناسی هست که به عنوان جانِ کلام کتاب هایی دونسته میشه که در زمینه ی هدف گذاری و رسیدن به موفقیت منتشر شدن.

بسیاری از نام آورترین اساتید رشته ی روانشناسی به مطالعه ی این کتاب توصیه کردن، اون هم مطالعه ی چندباره و دقیق ،نه صرفاً یکبار ورق زدن و گذشتن. همچنین این کتاب یکی از بهترین گزینه ها برای شروع کتابخوان شدن محسوب میشه.

در یک کلام؛ اثرمرکب یک گنجینه ست! گنجینه ای از ایده ها و مسیرهای درست برای رسیدن به موفقیتی که تابحال دور از ذهن بنظر می رسید. این کتاب به زندگی شما ارزش میده.

 

خلاصه ای از کتاب:

اثر مرکب آغاز جهشی در زندگی، موفقیت و درآمد شماست. موضوع کتاب؛ موفقیت هست. و نکته ی مهم؛ طراحی یک نقشه ی عمل مشخص و قابل اعتماد. این کتاب یک راهنماست و ضمن برنامه ریزی درست در مسیر هدف، به شما کمک میکنه تا سرنوشتتون رو خودتون رقم بزنید.

اثر مرکب چنین فصولی رو دربرگرفته؛

• فصل اول: اثرمرکب در عمل
• فصل دوم: انتخاب ها
• فصل سوم: عادت ها
• فصل چهارم: تکانش
• فصل پنجم: تاثیرات
• فصل ششم: شتاب بخشی
• نتیجه گیری
• ضمیمه ها (شامل پرسشنامه)

همونطور که می بینید فصل های کتاب ساده بنظر میرسن. اما موفقیت، این روزها یک راز یا چیز خیلی پیچیده ای نیست! اثر مرکب صرفاً اتفاقات ساده ای هستن که در طول زمان، درست انجام میشن و درنهایت؛ موفقیت، زندگی و درآمد شما دیگه مثل قبل نخواهد بود! فقط کافیه به این کتاب فرصت بدید تا با یادآوری همین گام های ساده منجر به تحول عظیمی در دنیای شما بشه.

 

قسمتی از متن کتاب:

تعین اهداف، چگونه عمل می کند: معمای “راز” آشکار می شود.

شما فقط چیزهایی را می بینید، تجربه می کنید و به دست می آورید که در جستجوی شان هستید. اگر ندانید دنبال چه هستید، مطمئن باشید به آن نمی رسید. ما به طور ذاتی مخلوقاتی جست و جو کننده ی هدف هستیم. مغز ما همیشه در تلاش است تا جهان بیرونی را با آنچه که در جهان درونی مان می بینیم و انتظار داریم، تطبیق دهد. بنابراین، وقتی به مغزتان دستور می دهید در جستجوی چیزهایی باشد که خواهانشان هستید، شروع به دیدن آنها می کنید. درواقع، مقصود آرزوهای شما احتمالاً همیشه در اطرافتان وجود داشته، اما ذهن و چشمانتان برای دیدن آن باز نبوده است.

این همان شیوه ای ست که قانون جاذبه طبق آن عمل می کند. قانون جاذبه، یک جادوی مرموز درونی که به نظر می رسد، نیست. بلکه بسیار ساده تر و عملی تر از آن است.

ما هرروز با میلیارد ها محرک حسی از اطلاعات بمباران می شویم. برای اینکه خودمان را از دیوانه شدن حفظ کنیم، ۹۹/۹% از آنها را نادیده می گیریم و فقط آنهایی را واقعاً می بینیم، می شنویم و تجربه می کنیم که ذهنمان روی آنها تمرکز می کند. به همین خاطر است که وقتی به چیزی فکر می کنید، بنظر می رسد آن را بطور معجزه آسایی به زندگی تان فرا می خوانید.