تختخوابت را مرتب کن

تختخوابت را مرتب کن

کتاب کم حجم تختخوابت را مرتب کن، نوشتۀ دریاسالار ویلیام اچ. مک ریون، از چیزهای کوچکی یاد کرده که می تونن زندگی شما و شاید دنیا رو تغییر بدن.

مک ریون، بازنشسته ی نیروی دریایی آمریکاست و ۱۰ درسی که اساس این کتاب بر پایۀ اونها نوشته شده رو در تمرینات نیروی دریایی یاد گرفته. حالا این درس ها و تمرینات ساده ای که در مقابل چالش های زندگی از اهمیت بسیاری برخوردار هستن رو در قالب کتابی با عنوان تختخوابت را مرتب کن در آورده. او اعتقاد داره که برای تغییر جهان، اول باید تختخوابت رو مرتب کنی! این اولین کاری بود که پیش از شروع تمرینات سخت و طاقت فرسا در دوران خدمتش از او میخواستن. اما این کار برای مک ریون صرفاً یک کار پیش پا افتاده نبود، بلکه او ثابت کرده که شروع روز با این کار ساده میتونه زندگی شما رو تحت تأثیر قرار بده.

 

خلاصه ای از کتاب:

۱۰ فصل یا درواقع ۱۰ درسی که در کتاب تختخوابت را مرتب کن بیان شده، بصورت زیر هست؛

• فصل اول: کار امروز را به فردا مینداز
• فصل دوم: تو به تنهایی از عهده اش برنمی آیی.
• فصل سوم: تنها چیزی که مهم است وسعت قلب توست
• فصل چهارم: زندگی عادلانه نیست_به مسیرت ادامه بده!
• فصل پنجم: شکست باعث قوی تر شدنت می شود
• فصل ششم: باید جسارت زیادی داشته باشی
• فصل هفتم: در برابر زورگو ها بایست
• فصل هشتم: خودی نشان بده
• فصل نهم: به دیگران امید بده
• فصل دهم: هرگز تسلیم نشو!

{این فهرست به تنهایی گویای محتویات این کتاب ارزشمند هست.}

 

قسمتی از متن کتاب:

فصل نهم (به دیگران امید بده)

اگه می خوای دنیا رو تغییر بدی وقتی تا خِرخِره توی گِل فرو رفتی، آواز بخون.

… ناگهان همراه با زوزۀ باد، صدایی به گوشمان رسید. صدای آواز خواندن. صدا، خسته و نالان بود ولی به اندازۀ کافی بلند بود تا به گوش همه برسد. …

آواز خواندن ادامه یافت. با هر تهدید مربی، صدای ما بلند تر می شد، قدرت کلاس بیشتر و انگیزه برای رویارویی با آن وضعیت دشوار مستحکم تر می شد. در تاریکی، در نور آتشی که روی صورت مربی انعکاس یافته بود، می توانستم لبخندش را ببینم. بار دیگر درس مهمی یاد گرفتیم: قدرت یک نفر برای اتحاد گروه، قدرت یک نفر برای الهام بخشی به اطرافیان و دادن امید. اگر آن فرد در حالی که تا گردن در گل بود می توانست آواز بخواند، پس ما هم می توانستیم. اگر آن فرد قادر به تحمل سرمای طاقت فرسا بود، پس ما هم می توانستیم. اگر آن یک نفر قادر به ادامۀ مسیر بود، پس ما هم می توانستیم.