توضیحات محصول:

نویسنده : فلورانس اسکاول شین

مترجم : گیتی خوشدل

نشر : پیکان

چهار اثر از فلورانس اسکاول شین، نام کتابی معجزه گر در ژانر روانشناسی ست. این کتاب دربرگیرنده ی چهار اثر از این نویسنده ی خوش ذوق و تواناست که به صورت یک مجموعه ی تک جلدی منتشر و به فارسی ترجمه شده.

این چهار اثر عبارتند از:

  • بازی زندگی و چگونگی آن
  • کلام تو عصای معجزه گر توست
  • در مخفی موفقیت
  • قدرت کلام

هر یک از این فصل ها موضوع جداگونه ای داره اما در نهایت تمامی اونها قصد دارن با آموزه هایی به شما کمک کنن تا معنای زندگی رو پیدا کنید و با ایمان و اراده ی قوی به موفقیت برسید.

میشه گفت کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین با چاشنی معنویت به توصیف روابط روانشناسی با وقایع پیرامون ما پرداخته و در زمره ی برترین کتاب های خودپروری، مثبت اندیشی، قانون جذب و آموزه هایی برای کنترل ذهن خودآگاه و ناخودآگاه بوده که به محبوبیت زیادی دست یافته.

خلاصه ای از کتاب:

خانم اسکاول شین در هر چهار اثر به بیان حکایت هایی از تجربیات زندگی افرادی که به او مراجعه می کردن پرداخته و در تمام طول کتاب با عبارت های ذهن هوشیار، نیمه هوشیار و ناخودآگاه مواجه می شید.

کتاب اول: در کتاب اول به نکتۀ مهمی اشاره شده؛ زندگی نه میدان جنگ بلکه یک زمین بازی ست و هر بازی قواعدی داره. همچنین نویسنده بر این باور بوده که برای دست یابی به موفقیت می بایست قوه ی خیال و اندیشه رو کنترل کنیم و در جهت درست آموزش بدیم. (در این اثر به ۳ بخش مختلف ذهن و کاربردهای اون اشاره شده.)

کتاب دوم و چهارم: در هر دو اثر دوم و چهارم، موضوع اصلی؛ تاثیر سخن و نفوذ کلام هست. به این معنا که نوع صحبت کردن شما با خود یا دیگران، می تونه تغییرات مهم و بزرگی رو سبب بشه.

کتاب سوم: در کتاب سوم ویژگی جالبی نهفته ست؛ اگه ما به جهان بدی و نفرت بدیم، امکان نداره که خوبی و عشق دریافت کنیم. همچنین اگه به جهان عشق ببخشیم، بدون شک عشق دریافت می کنیم. در مقابل دروغ، تقلب و صفات خوب یا بد دیگه هم به همین صورته. باید از اشتباهات دیگران درس بگیریم و اونها رو توی زندگی خودمون بکار ببریم. (باید تلاش کنیم تا با تمام توان، با نفرت و حسادت  مقابله کنیم.)

 

قسمتی از متن کتاب:

هرآنچه آدمی در خیال خود تصور کند، دیر یا زود در زندگی اش نمایان می شود. مردی را می شناسم که از مرضی معین که بسیار نادر بود، می ترسید. او آنقدر به آن مرض اندیشید و درباره اش مطالعه کرد که آن بیماری آشکارا بدنش را فرا گرفت و مرد. او درواقع قربانی خیال پردازی خود شد. برای پیروزی در بازی زندگی، باید نیروی خیالمان را آموزش دهیم. کسی که به قوه ی تخیل خود آموخته باشد که تنها نیکی را تصور کند و ببیند، خواهد توانست به همه ی مراد های به حقِ دلش(خواه سلامت و خواه ثروت و خواه محبت و خواه دوستی و یا هر آرمان بزرگ دیگر) برسد. شاید همیشه نتوانیم اندیشه هایمان را مهار کنیم اما کلام خود را می توانیم در اختیار گیریم. تکرار بر ذهن نیمه هوشیار اثر می گذارد و آنگاه بر موقعیت تسلط می یابیم.