توضیحات محصول:

نویسنده : ریچل هالیس

مترجم : کتایون امیراحمدی

نشر : میلکان

خجالت نکش دختر : یک برنامه بدون شرمساری برای رسیدن به اهدافتان

کتاب خجالت نکش دختر : یک برنامه بدون شرمساری برای رسیدن به اهدافتان که به قلم ریچل هالیس هست، به کسایی که به دنبال هدف و انگیزه برای زندگی شون و داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس هستند، پیشنهاد میشه.

ممکنه شما هم خیلی وقتا دچار خودسانسوری یا تظاهر به کسی که نیستید، شده باشید. این کتاب برای شما نوشته شده که بهتون بگه از چیزی که هستید شرمسار نباشید و در واقعیت شخصیتی که دارید رو بیان کنید.

زن ها موجودات ظریفی هستند که از اول بشریت سرکوب و خدشه دار شدن اعتماد به نفسشون جزئی از زندگی شون بوده، برای همین نسبت به مرد ها حساس تر و شکننده ترند و ممکنه احساساتشون زودتر جریحه دار بشه و احساس مفید نبودن بکنند، برای همین بین زن ها شاید تعداد زیادیشون هدفی نداشته باشن و یا اگرم داشته باشن ندونن راه رسیدن بهش،چجوری ممکنه.

و این به این معنی نیست که بیخیال یا بی تفاوت باشن و دلشون نخواد که به دنبال هدف و آرزوهاشون باشن، اما این تفکر در وجودشون کاشته شده که چون شما دخترید پس نمیتونید کاری بکنید.

خلاصه کتاب

ریچل هالیس اینجاست تا به دخترا بگه زندگی خودتون به خودتون بستگی داره ، اما اول باید دروغایی که به شما گفته شده و در وجودتون نهادینه شده رو شناسایی کنید و برای بهبود و رفعش قدم بردارید.

فهرست جذاب کتاب شامل :

مقدمه

چه می‌شود اگر…

  • بخش اول: بهانه‌هایی که باید کنار گذاشته شوند

بهانه‌ی اول: بقیه‌ی زن‌ها این کار را نمی‌کنند

بهانه‌ی دوم: من آدمی نیستم که دنبال هدف‌هایش برود

بهانه‌ی سوم: من وقت ندارم

بهانه‌ی چهارم: من برای موفق شدن کافی نیستم

بهانه‌ی پنجم: من نمی‌توانم به دنبال رؤیایم بروم و هم‌زمان مادر / دختر / کارمند خوبی باشم

بهانه‌ی ششم: من از شکست می‌ترسم

بهانه‌ی هفتم: این کار قبلاً انجام ‌شده

بهانه‌ی هشتم: آن‌ها پیش خود چه فکری می‌کنند؟

نظرات دیگران

بهانه‌ی نهم: یک دختر خوب، شروشور به پا نمی‌کند

  • بخش دوم: رفتارهایی که باید بپذیریم

رفتار اول: دست از اجازه گرفتن بردارید

رفتار دوم: یک رؤیا انتخاب کنید و با تمام قوا به دنبالش بروید

ده سال

ده رؤیا

یک هدف

رفتار سوم: جاه‌طلب باشید

رفتار چهارم: کمک بخواهید!

رفتار پنجم: برای موفقیت پایه‌ریزی کنید

سلامتی

به فضای شخصی‌تان نظم بدهید

ارتباطات وسیع ایجاد کنید

عادت‌های خوبتان را تقویت کنید

یک برنامه‌ی صبحگاهی روزانه ترتیب دهید

رفتار ششم: به دیگران اجازه ندهید منصرفتان کنند

رفتار هفتم: نه گفتن را یاد بگیرید

بلافاصله پاسخ بدهید

مؤدب اما روراست باشید

قاطع باشید

  • بخش سوم: مهارت‌هایی که باید کسب کنید

مهارت اول: برنامه‌ریزی

مهارت دوم: اعتماد به نفس

ظاهرتان

رفتارتان

اطرافیانتان

مهارت سوم: سماجت

مهارت چهارم: اثربخشی

مهارت پنجم: مثبت‌گرایی

مهارت ششم: رهبری

نتیجه‌گیری: لعنتی به خودت باور داشته باش

درباره‌ی نویسنده

متن کتاب

من قبلاً دندان‌هایم شبیه به دندان‌های کوسه بود. نه، جدی می‌گویم. من یکی از آن بچه‌های بدشانسی بودم که دندان‌های شیری‌اش نمی‌افتادند. به جای آنکه مثل بقیه‌ی دندان‌ها محترمانه راهشان را بکشند و بروند، محکم به زندگی گران‌مایه‌ی خود چسبیده بودند. هم‌زمان دندان‌های دائمی من هم با سرعت و خشونت هر چه تمام‌تر در حال بیرون آمدن بودند. بدین ترتیب من دو ردیف دندان داشتم. دندان‌های کوسه‌ای !

در همین دوران بود که تصمیم گرفتم موهای چتری‌ام را با قیچی اصلاح سبیل پدرم کوتاه کنم. تعریف از خود نباشد اما باید بگویم که همان موقع هم فهمیدم این کار خیلی عاقلانه نبود. من همیشه شدیداً از قوانین پیروی می‌کردم و هنوز هم می‌کنم. بریدن موهایم در سن یازده سالگی با انجام عمل باز قلب با قاشق چنگال‌های نقره‌ی مامان برابری می‌کرد. اصلاً این کار را توصیه نمی‌کنم. اما در این مورد، موهای چتری‌ام جلوی چشمانم آویزان بودند و داشتند مرا دیوانه می‌کردند. به همان اندازه که از قوانین پیروی می‌کردم، زنی بودم که اهل عمل بود و هنوز هم هستم. تصمیم گرفتم خودم از پس این کار برآیم. وقتی پدرم متوجه این عمل انتحاری من شد، سعی کرد خط زلف‌هایم را صاف کند. اما متأسفانه اصلاح‌گری او هم بهتر از من نبود. تازه او به شدت وسواسی بود و اصرار داشت که موها حتماً کاملاً یک دست باشند. او برای آنکه موهای چتری‌ام روی یک خط باشند، آن‌قدر موهایم را کوتاه کرد که موهای چتری‌ام شدند اندازه‌ی مژه‌هایم. عکس‌های دوره‌ی کلاس پنجمم تماشایی بودند..